سرگذشت من

آنچه بر من گذشت و میگذرد..

سرگذشت من

آنچه بر من گذشت و میگذرد..

وقتی یه غذای خوب میخورم.. وقتی یه جای خوب میرم..

یه جای شیک و گرون..

وقتی لباسای خوشکل میخرم..

به خانواده م که فکر میکنم کوفتم میشه..

دوس دارم همه ی اینها رو باهم تجربه کنیم..

ولی خب درآمدشون کمه و الانم پیشم نیستن..

درآمد منم اونقدرا نیست که ساپورتشون کنم..


بلاگفای خر

این بلاگفای لامصبم کار نمیکنه..

تو روحشون..

اینجا حس برهوت بیشتری بهم دست میده.. البته بهتر..

میتونم حرفامو راحت بزنم و نگران  قضاوت شدن نباشم..

چون به احتمال زیاد خواننده ای نداره..

فردا صبح شیفتم ولی خوابم نمیاد.. تازه امروزم زیاد نخوابیدم..

ولی خب الان  جغد شدم..

داشتم واسه بچه ها از خونه ی رویاییم میگفتم..

چقد این ملیحه آدم بیخود و نچسبیه.. سریع گفت چیزی زدی؟! 

گفتم بیا برو آ... تو چی حالیته از زندگیه کسی که 9 ساله تمام اختیارات و جایگاهش در حد یه تخت و کمد بوده..

که اونم یه مشت هم اتاقیه بیشعور برمیدارن لباسای بیرونیشون رو تو این روزای کرونایی میذارن رو تختش..

یه کمد فسقلی هم دارم که بعید نیس انترا دست توش کرده باشن چون همیشه از ترس اینکه کلیدشو گم کنم هیچ وقت برش نمیدارم..

خونه ی خوده خودمو میخوام..

نه حتما خونه ی شوهر..

یه خونه واسه خودم که با سلیقه ی خودم بچینمش.

آسیه خانم یا بهتره بگم ناله خانم میگفت منم از این فکرا داشتم ولی افسرده شدم..

یه عمره افسرده س و انرژی منفیشو القا میکنه..

ولم نمیکنه خر... حوصله ی چرت و پرتاشو ندارم...

هر دفه تصمیم ب خودکشی داره..

این دفه به خاطر اینکه دکترشون جواب سلامشو نداده.. خب نده.. اه .. چه خریه این بشر..

اصن نمیدونم چطور میشه اینو دلداری داد.. انقد که دغدغه هاش چیپن..



My sweet home

دارم تو ذهنم رویای خونه مو میپرورونم..

مثلا یه خونه ی فسقلی واسه خودم داشته باشم..

پشت پنجره ش گلدون بذارم..

یه قفسه بذارم واسه کتابام..

یه قسمتشو ابزار مجسمه سازیمو بذارم..

یه قسمتشو بذارم به عنوان قسمت کثیف که خریدامو بذار اونجا..

از بیرون که اومدم بپرم حموم لباسای بیرونمم یا بشورم یا بذارم تو قسمت کثیف که بقیه جاها آلوده نشن..

همه وسایل آشپزیمو تمیز بشورم..

دستکش و پیشبند بذارم حتما.. مواد ضد عفونی هم کامل بذارم..

یه خونه تر و تمیز داشته باشم که لازم نباشه دست به هر چی میزنم برم دستمو بشورم..

مثه یخچال و گاز و ..

راستی یخچال و گاز و .. هم از دیوار یا سمساری میخرم که ارزون دربیاد..

بعدش یه قفسه بذارم واسه لوازم آرایشی و بهداشتی..

یه دراور بگیرم واسه لباسام..

یه رگال هم واسه مانتو شلوارم..

به جاکفشی هم میخوام..

یه تخت هم از سمساری میخرم..

بعد دو تا مبل یا از این کوسن های نشیمن هم میخرم اگه مهمون اومد بشینن روش..


دیگه اینکه..

با آبرنگ هم نقاشی میکشم میچسبونم به دیوار..

اصلا خونه رو حسااابی خوشکلش میکنم..

به تغذیه م هم بیشتر میرسم..

الان به خاطر بشور و بساب زیادی حوصله ی آشپزی ندارم..

آخه دست به هرچی میزنم باید سریع بشورمش..

مثه کاز و یخچال و در قابلمه..

ولی وقتی خونه ی خودم باشه همه ی اینا تمیزن و انقد نیاز به بشور و بساب نداره..

حموم و دستشوییمم تمیزه تمیییز میکنم..

هربارم از بیرون برمیگردم و دستمو تو دستشویی میشورم بعدش وایتکس میریزم تو روشویی..

اینجوری خیالم راحتتره..

تازه یه مزیت دیگم داره خونه ی خودم..

اینکه مثلا اگه تماس خاصی داشته باشم راحت تو خونه حرف میزنم.. نمیخواد شال و کلاه کنم برم بیرون..

دیگه مزاحمی ندارم..

حریم شخصی دارم..

شاید یه تلویزیون کوچولو هم بخرم.. دست دوماااا..

اوووم دیگه چی؟! به در و دیوارم کلی چیز آویزون میکنم..

باید مشخص باشه که این خونه ی یه دختر هنرمنده..

یه میز تحریرم باید داشته باشم..

اونم دست دوم گیر میارم خودم رنگش میکنم..

ینی میشه؟! خونه ی رویاهام.. میخواااامش