دیروز چند جا سر زدم تا کتاب تنها در پاریس رو پیدا کنم.. نداشتن..
پسر مودب کتابفروش گفت واست از بهترین ناشر سفارش میدم ..
این از این..
یه وبینار هم شرکت کردم در مورد شغل ایده آل..
حرفای جالبی زد.. خوشم اومد..
یه متن گذاشتم کنار یه عکس از درختا و نور خورشید که :
از همه نورهایی که تصمیم گرفتند کم فروغ شوند ممنونم زیرا آنها به من یاد دادند که نور خودم از همه چیز مهمتر است..
منظورم اون به اصطلاح رفقا بودن که تنهام گذاشتن..
البته خودمم همچین دل و دماغ تابیدن ندارم..
ولی دارم سعی خودمو میکنم که زندگیمو پیش ببرم.. در واقع راه نجاتی پیدا کنم..
خلاصه که اون عکس و متن رو استوری کردم اما سه نفر مورد نظر ندیدن..
فری دید و کلی مسخره بازی درآورد و خندیدم..
پسرا دوستای بهتری هستن..
حقیقتا میترسم زیاد ازش تعریف کنم ، از هر کی تعریف کردم رید..
اینم از استوری..
از غروب نشستم بالا پشت بوم روی اون تخت چوبی کنار گلدونا..
یه کم ساز زدم ولی حسش نیس انگار..
از درسام خوشم نمیاد..
زیادی سنتیه..
حس میکنم دیگه برام جذاب نیس..
تو رودرواسی دارم ادامه میدم..
+از روزی که دوست قدیمیم برگشت به زندگیم دپرس شدم، گفت خوشبحالت رفیق سفر داری کلا سفر که هیچی رفیق هم دیگه ندارم ، گفت خوشبحالت تو خونه آرامش داری هنوز این جمله از سق سیاش درنیومده بود که جنگ به پا شد تو خونه..
+ اگه شغلمو عوض کنم و برم سراغ کار مورد علاقه م، اگه یه دوست خوب پیدا کنم پسر یا دختر فرقی نداره، اگه پول خوبی بدست بیارم ، اگه یه داستان عشقی وارد زندگی بشه حالم خیلی خوب میشه
همراهت میآیم تا آخر راه
و هیچ نمی پرسم هرگز
با تو اول کجاست
با تو آخر کجاست . . .
((عباس معروفی))
آخر هفته ات دلپذیر ندای گلم
ممنون مهربون
خواهش میکنم عزیزم، حتما
ساز دلت همیشه کوک ندای عزیزم

میان خورشید های همیشه
زیبائی تو
لنگری ست -
خورشیدی که
از سپیده دم همه ستارگان
بی نیازم می کند
(احمد شاملو)
هر آنچه که آرزو داری رنگ آبی اجابت بگیره رفیق جان
ممنون مهربون
اگه اهل کتاب الکترونیک هستی توی فیدیبو میتونی پیداش کنی
امیدوارم حال خودت و دلت هرچه زودتر خوب بشه
مرسی از معرفیت ..پیداش کردم


بازماگه کتاب خوبی سراغ داشتی معرفی کن ممنون
خیلی هم خوب
:))