سرگذشت من

آنچه بر من گذشت و میگذرد..

سرگذشت من

آنچه بر من گذشت و میگذرد..

سکوت نکن

چقدر خوبه که حرف دلمو میزنم..

قبلا همش مراعات میکردم و میخواستم کسی رو ناراحت نکنم..

ولی الان اولویتم خودم و آرامشمه..

این یکی از نشانه های بلوغ و دوست داشتن خود و رهایی از مهرطلبیه..

چیزی که سالها درگیرش بودم..

درسته هنوز به طور کامل این صفت رو حذف نکردم ولی تا حد زیادی بهبود داشتم و بابتش خوشحالم..

+ اون مدتی که ازدواجی نبودم خیلی خوب بود.. الان دوباره احساسات ازدواجی دارم.. حتی دوست دارم بچه داشته باشم.. 

+ یکی میگفت اگه میتونستی برگردی به گذشته،  به یه روز توی زندگیت تا یه لحظه ی خاص  رو دوباره زندگی کنی، اون کدوم لحظه بود؟ فکر کردن بهش هم غمگینم کرد هم لبخند روی لبم آورد.. 

نظرات 1 + ارسال نظر
بانوی کویر پنج‌شنبه 22 تیر 1402 ساعت 23:03 https://banooyekavir.blogsky.com/

یقیناً مهم ترین آدم زندگی ، خودت هستی ندا جانم
من هم تمرین خویشتن دوستی میکنم
نمی‌دونم اگر ماها ازدواج کرده بودیم الان خوشحال بودیم یا نه
واست روزهایی پر از عشق و آرامش تمنا دارم مهربونم

بله کاملا درسته عزیزم
نمیدونم واقعا.. ولی واقعیت اینه ک مجردا دوس دارن متاهل بشن و متاهلا دوست دارن برگردن ب مجردی..
ممنون عزیزدام همچنین واسه تو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد