سرگذشت من

آنچه بر من گذشت و میگذرد..

سرگذشت من

آنچه بر من گذشت و میگذرد..

مدارا

مسئولمون تو شرایط خوبی نیست..

مادرش کنسر داره و شدیدا بهم ریخته س..

قبلا هم بداخلاق بود حالا بدتر شده..

سعی میکنم باهاش مدارا کنم..

دوست قدیمیم بعد از مدتها برگشته و شکست عشقی هم خورده و هر روز آه و ناله میکنه..

سعی میکنم آرومش کنم..

اما..

اما..

خسته شدم..


+ دلم میخواست امروز یه نفرو اینجا میدیدم ولی نشد..

+ولی من هنوز امیدوارم به روزهای خوب پیش رو


نظرات 3 + ارسال نظر
بانوی کویر دوشنبه 22 خرداد 1402 ساعت 20:50 https://banooyekavir.blogsky.com/

خوشبحال اونهایی که یه «ندا» دارند واسه همدلی و مدارا
حق داری خسته بشی عزیزم
هر روزت قشنگ تر و شگفت انگیز تر مهربون

ممنون مهربون

یه مرد دوشنبه 22 خرداد 1402 ساعت 15:17 http://Whiteshadow.blogsky.com

یه نفر رو کجا می دیدی؟

محل کارم

خانوم ف دوشنبه 22 خرداد 1402 ساعت 15:02 http://Khanomef.blogsky.com

وقت خوشی و گشت و گذار ادم و نمیشناسن ،چس نالشون رو بر میدارن میارن واسه ادم

اوهوم..
دیگه بعضی وقتا تحملشونو ندارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد