سرگذشت من

آنچه بر من گذشت و میگذرد..

سرگذشت من

آنچه بر من گذشت و میگذرد..

آخر هفته

آخر هفته ی خوبی بود..

با سین و ف رفتیم تفریح ..خیلی خوش گذشت..

ف میگفت خیلی وقت بود اینجوری نخندیده بودم..

منم همینطور.. 

و سین هم..

سین خیلی زحمت کشید..  آخرش به ف گفتم سین خیلی کار کرد، یعنی به اونم اندازه ما خوش گذشته؟ نکنه پیش خودش فکر کنه ما آویزونش بودیم و سوءاستفاده کردیم؟ 

ف گفت مطمئن باش به اونم خوش گذشته..

که آخر سر سین خیلی جدی گفت ممنونم بابت همراهیتون.. برای ساعاتی از حال و هوای مشکلات و غم رها شدم و بهم خوش گذشت..

هنوز با دیدن عکسها و فیلمها و یادآوری لحظاتی که گذشت خندم میگیره..

با همه ی تفریحاتی که تا حالا داشتم متفاوت بود.. دوست دارم تکرار بشه..


+از یه ارگان خاص بهم زنگ‌زدن بابت پاره ای از توضیحات.. از شدت استرس معده م دردگرفت.. خدا رحم کنه

نظرات 1 + ارسال نظر
یک مرد شنبه 24 دی 1401 ساعت 15:59 http://Whiteshadow.blogsky.com

انشالله چیز مهمی نباشه

خداکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد